آيا جنگ مطلقا بد است ، حتی در مقام دفاع از يك حق و يا تهاجم و تجاوز بد است ؟ پس بايد مورد و منظور جنگ را بدست آورد كه‏ برای چه منظور و برای چه هدفی است . يكوقت است كه جنگ تهاجم است‏ يعنی مثلا فرد يا ملتی چشم طمع به حقوق ديگران ، مثلا به سرزمين ديگری‏ می‏دوزد ، چشم طمع به ثروت مردمی ميدوزد و با اينكه تحت تأثير جاه طلبی‏ فراوان و تفوق طلبی و برتری طلبی قرار ميگيرد و ادعا ميكند كه نژاد من‏ فوق همه نژادهاست و برتر از همه نژادهاست ، پس بر همه نژادهای ديگر بايد حكومت بكند . اين هدفها هدفهای نادرست است . جنگی كه بخاطر تصاحب سرزمينی باشد ، يا بخاطر تصاحب ثروت مردمی باشد ، يا بخاطر تحقير مردمی باشد و بر اساس اين باشد كه اين مردم جنس پست ترند و ما جنس‏برتر ، و جنس برتر بايد بر جنس پست‏تر حكومت كند اين را می‏گويند تهاجم ، اين جنگ مسلما بد است و شك ندارد .

جنگ دفاعی

ولی اگر جنگی برای دفع تهاجم باشد ، ديگری به سرزمين ما تهاجم كرده‏ است ، به مال و ثروت ما چشم دوخته است ، به حريت و آزادی و آقائی ما چشم دوخته و ميخواهد سلب كند و ميخواهد آقائی خود را بما تحميل كند ، اينجا دين چه بايد بگويد ؟ آيا بايد بگويد : جنگ مطلقا بد است ، دست‏ به اسلحه بردن بد است ، دست به شمشير بردن بد است ، ما طرفدار صلحيم ! بديهی است كه اين سخن مسخره است ، حريف دارد با ما می‏جنگد ، و ما با كسيكه به ما تهاجم كرده در حاليكه ميخواهد ما را بربايد نجنگيم و از خودمان در واقع دفاع نكنيم به بهانه صلح ؟ ! اين صلح نيست ، اين تسليم است.

منبع: كتاب جهاد در اسلام استاد شهيد مطهري